- شما چند مدت بود می دانستيد كه النا در پايان فصل 3 به خون آشام تبديل می‌شود؟
اين پايان دوسال پيش انتخاب شده بود، در پايان سری اول كتيا اين اتفاق برای النا می افتد. وقتی من و كوين ويليامز اين برنامه را شروع كرديم گفتيم خب، اين نمی تواند درست مانند كتاب اتفاق بيافتد ( در صفحه 200 از كتاب اول ) ما احساس می كرديم خيلی‌زود و با عجله بود و ما نمی خواستيم يك دختر نوجوان را نشان بدهيم كه بلافاصله تبديل به خون آشام شده اما می دانستيم كه در نهايت اين اتفاق می افتد. ما فقط می خواستيم زمانی باشد كه به او حق بدهيم. ما دختری و داشتيم كه تازه به سن قانونی رسيده بود و تنها فرد بزرگسال خانواده اش را كه خاله جنا بود در اخر فصل قبل از دست داد. ما فصل سوم را از اينجا شروع كرديم و اين بزرگسال را با الاريك جاگزين كرديم و بعد اشك ها دوباره شروع شد وقتی كه او و برادرش تنها رها شدند اين احساسی‌كه در حال حاضر دارد – وقتی شما بدون يك بزرگتر، يك سرپرست بدون پدر و مادر باقی بمانيد – حالا النا تجربه كامل برای اين سفر را دارد. همه اين كارهايی‌كه ما انجام داديم باعث شد او تجربه زيادی بدست بياورد، قوی تر شد ، آموزش ديد، او از نزديك با اين وقايع تماس فيزيكی داشته باشد و با تمام اين غم و و اندوه ها در فصل بعد بايد ديد او چه نوع خون آشامی‌خواهد شد ، اگر تصميم بگيرد تا پروسه تبديل شدن به خون آشام رو انجام دهد.
- معلوم است كه او تبديل می شه...ادامه مطلب را بخوانيد...
-آنطور نبود كه لحظه ای كه روح الاريك برای‌جرمی ظاهر شد كه من اون صحنه را دوست داشتم با خودت بگی يك لحظه صبر كن اگر آنها النا را كشته باشند باز نينا دوبرو را در نقش كاترين در سريال خواهيم ديد.
ما كاملا بدنام شديم برای‌انجام كارهای‌افراطی كه مردم انجام آن را ضروری‌نمی‌دانستند درحالی‌كه احساس خوبی‌در آن لحظات وجود داشت.مردم در اون لحظه فكر می كردند مت بيچاره اينجوری‌بايد می فت و برای او در آن لحظه سوگواری كردند و حتی فكر نكردند كه اين الناست كه در خطر است. پس وقتی اتفاق بيافتد درست مثل همين خواهد بود.
- لحظه ای كه نينا در آب مرد و جسم بی‌جانش شناور باقی‌ماند خيلی‌خوب بود
آن دختر اگر برای بازر‌در زير آب كانديد جايزه بشود حتما برنده خواهد شد.
- زمانی كه النا از استفن خواست اول مت را نجات بدهد می دانست كه مرديث خون،خون آشام را به او داده است؟
اين سوالی‌است كه جواب آن در فصل بعد داده خواهد شد
- فقط برای‌چك كردن، مت زنده ماند درست است؟
من فكر مر كنم برای‌مت بعد تمام اتفاقات لعنتی‌كه رخ داده زنده نماند خيلی‌دردناك می شد
- بگذاريد در مورد سخنرانی خداحافظی النا با ديمن كه گفت اگر مجبود بود انتخاب كند او استفن خواهد بود صحبت كنيم
تمام چيزی كه در اين سال می خواستيم بگيم اين بود كه او چه كسی‌را برای‌اين لحظه از زندگی‌می‌خواهد، چه كسی‌را بطور عاشقانه در زندگی اش می خواهد. اگرچه او آشكارا در عشق ديمن رشد كرد و عاشق ديمن شد در تمام طول مدت اين سه فصل اما چيزی‌كه او گفت صد در صد درست بود. حتی اگه اين بدترين اتفاق باشد او نمی‌تواند عشقش را از استفن پس بگيرد و اجازه بدهد كسی‌مثل او برود پس اينكه اجازه داد ديمن برود بهترين چيز برای‌او بود.البته در حال حاظضر، چه كسی می داند چه اتفاقی می افتد؟
زندگی او به طور كامل واورنه شد و از درون و بيرون تكه تكه شده است. فقط خدا می داند كه كداميك از برادرها قادر به تحمل و پذيرش اين وضعيت خواهد بود. اگر آنها ديدگاه مخاف داشته باشند. ( ديمن قطعا اول النا را نجات می داد و در اين صورت النا هنوز انسان بود ) ، پس چطور می خواهد از پس يكديگر بر بيايند، آنها به طور معجزه اسايی‌به عوان دو برادر جان سالم به در بردند اما حالا با اين تحولی‌كه رخ داده چه اتفاقی برای رابطه آنها خواهد افتاد،. همه اينها سوالات مهمی است كه در فصل بعد به جواب آنها می خواهيم برسيم.
- يكی از پيچش ها اين است كه النا به ديمن گفت اگر او را اول می ديد شايد او را انتخاب می كرد، كه در واقع اين ديمن بود كه شب قبل از سقوط از پل و مرگ پدر و مادرش النا را ديد و چون نمی خواست كسی بداند كه او در شهر است او را مجبور كرد تا همه چيز را فراموش كند
ديمن چيزهای زيادی دارد كه النا را مجبور كرد تا آنها را فراموش كند. اگر يك چيز باشد كه همه در مورد قانون تبديل شدن به خون آشام های ما می دانند اين است كه وقتی می ميری و تبديل می‌شوی‌تمام اين خاطرات دوباره به تو برمی گردد. پس يكسری‌اطلاعات جديد هست كه در قسمت اول فصل بعد النا بدست خواهد آورد. من فكر می كنم اين بخشی‌از دوستی مداوم و عاشقانه ای كه النا با ديمن گرفتار آن است. او هرگز قادر نيست بطور كامل تركش كند و حالا اين اطلاعات جديد زير پوست او نفوذ می كند و خودش را بيشتر از قبل جا می دهد و به اين ترتيب ، اين عوارض با استفن هم می شود. اما او به استفن تعهد داده است و او را دوست دارد. در واقع ما مدتی‌آنها را با هم خواهيم ديد.
- پس با وجود اينكه او انتخاب خودش را كرده است اما شما می گويد اين لزوما انتخاب نهائی نيست پس هنوز تنشهايی‌وجود دارد هرچند ممكن است نهفته و پنهان باشد. بنابراين طرفداران هر دو طرف خوشحال خواهند شد.
نه نه، پرشورترين طرفداران هيچ وقت كاملا خوشحال نمی شوند مگر اينكه آن چيزی كه می خواهند را بدست بياورند. اما می توانم بگم كه همه می دانند كه پايان بازی‌يعنی پايان سريال، ما وارد نيمه دوم سفرمان شده ايم. قهرمان زن داستان ما برای زندگی اش تصميم گرفته و حالا همه چيز زندگی او تغيير كرده است و ما تازه بخش دوم از زندگی او را شروع كرديم و می خواهيم ادامه بدهيم اين سوال را كه " چه چيز برای او درست است؟ " كه پاسخ آن ما را به فصل بعد می برد. النا به عنوان يك شخصيت تغيير و تحولش ادامه دارد همانطور كه پسرهای‌ما احساستشان برای‌همديگر و برای او ادامه دارد اين يك مارتن هست نه يك دويدن ساده.
- بياييد در مورد معامله ای‌كه بانی با كلاوس كرد صحبت كنيم.
اين همان افسونی بود كه كلاوس را در بدن الاريك و استر را در بدن ربكا برد. پس شما می توانيد بر اساس شواهد پيش بينی كنيد كه ما جوزف مورگان را در فصل بعد به عنوان يك افسانه خواهيم داشت.
- ما شاهد اين بوديم كه بدن كلاس مانند مايكل و فين سوخت ، پس من فك رمی كنم كه ما جوزف مورگان را در نقش خودش تنها در فلاش بك ها خواهيم ديد يا چيزی شبيه اين
می‌دانيد، من خودم به شخصه نديدم كه تمام بدن او بسوزد پس 100 درصد نمی توانيم بگيم كه اين آخرين باری بود كه او را ديديم.
- و كلاوس واقعا نسل خونی ديمن، استفن و كارولاين را بوجود آورده؟
بله اين درست است
- خيلی‌جالب خواهد شد، اما انجمن حالا می داند كه كارولاين و تايلر واقعا چه موجوداتی هستند.
آه بله آنها می دانند. اين اولين چيزی است كه در قسمت اول بروی آن تمركز خواهيم كرد. انجمن بيش از حد می دانند و نه تنها بر عليه كسانی‌كه داخل انجمن بودند ( شهردار لاك وود و كلانتر فوربز ) بلكه عليه خون آشام هايی‌كه در شهر اقامت دارند اقدام خواهند كرد.
- آيا شما می خواهيد با معرفی اعضا انجمن عضو جديدی‌را وارد سريال كنيد؟
ما قطعا بايد شخصيت های‌جديدی را در اين زمينه خواهيم ديد و كسی را خواهيم داشت كه بسيار قوی‌است و نظر خاصی در مورد اينكه برای شهر چه بايد كرد دارد.
- حالا روی بانی‌تمركز كنيم، وقتی من با كت گراهام صحبت كردم او گفت ما 2 راه را می توانيم ببينيم كه بانی از جادو تاريكی كه هنگام متوقف كردن قلب جرمی و الاريك بدست آورد يا بايد از اين افسون و قدرت تاريك بترسد و آن را از فكر و ذهنش پاك كند و يا به آن معتاد شود. شما در مورد اين صحبت چه نظری داريد؟
اتفاق بعدی كه برای بانی می افتد بسيار عميق تر و احساسی ار است به عنوان جادوگری كه سحر و جادو به او ارث رسيده است. فصل بعد بايد او را واقعا درك كنيم نه بخاطر شرايطی كه برايش پيش آمده بلكه بخاطر اينكه او بايد بپذيرد يك جادوگر بالغ است و انتخاب كند چه نوع جادوگری می خواهد باشد. بنابراين يك سرازيری از جستجو ارواح و فراز نشيب های فراوان در زندگی او خواهد بود و من اميدوارم اين سفری زيبا و انديشمندانه برای او باشد.
- به عنوان تايلر- كلاوس به بانی گفت خواهران جادوگر از كاری كه او به خاطر نجات دوستانش انجام داده است خوشحال نخواهند بود. آنها از دست او عصبانی هستند آيا ما چيزی از آن را در فصل بعد خواهيم ديد؟
من فكر می كنم قطعا. چيزی كه من در مورد بانی دوست دارم اين است كه او به اجداد جادوگرش و خون آشام ها گفت " بس كنيد اينكه بخواهيد من را بيرون كنيد من كاری كه بايد انجام بدهم تا از آنهايی كه دوست دارم محافظت كنم را انجام می دهم و برای من مهم نيست كی دوست دارد و كی دوست ندارد. " اين لحظه بزرگی برای‌بانی‌بود تا دوباره قدرت بگيرد و ما پيامد های آن را در فصل بعد خواهيم ديد.
- خيلی ها از ترك كردن شهر حرف زدند؛ اصيل ها، تايلر و كارولاين، هر كدام از سالواتورها كه النا انتخاب نكرد ..
با اتفاقی كه برای النا افتاده من فكر می كنم هر كس كه قصد ترك شهر را داشته يا موافق بوده كه از شهر برود، تغييری در برنامه اش داشته باشد.
- پس ديمن همين اطراف می ماند. در مورد ربكا چی ؟
ربكا داره می رود تا به يك شخصيت غير قابل قبول درميان قهرمان ها تبديل بشه هر كس كه موافق نباشد كه حركت آخر او بسيار مرگبار بود خيلی مغرضانه نظر داده. بنابراين حتی مت ، كاپيتان فوتبال دوست داشتنی، اوقات بسيار سختی خواهد داشت تا گذشته را فراموش كند و احتمالا به همين زودی با او صحبت نخواهد كرد. ما بايد ببينيم اون با اين طرد شدن چطور برخورد خواهد كرد. او يك دختر است و دختری كه دوست ندارد تنها باشد پس برای او اين ساده ترين چيز نخواهد بود. همچنين و شانس توليد هايبردهای كلاوس را از بين برده و به زودی از اين بابت خوشحال خواهد شد.
- آيا الايجا هم او را طرد می كنم بخاطر كشتن النا و اين او را سركش می كند؟
راستش را بخواهيد من هنوز جوابی برای اين ندارم. من دوست دارم فكر كنم ربكا حركت خيلی عجولانه و جسوارنه ای را اتخاب كرد و انجام داد كه اين باعث بعضی عواقبی از سمت برادرانش و جنبه اجتماعی او خواهد شد. من بايد در اين مورد با نويسندگان صحبت كنم تا مطمئن بشوم.
- آن چيزی كه من بيش از حد به آن فكر می كنمف اين است كه الايجا اصيل مورد علاقه من در شهر باقی‌می ماند؟
اليجا مورد علاقه تو اليجا مورد علاقه ماست. همانطور كه می دانيد دانيل گيلز در برنامه دكتر شبكه NBS ( از 7 ژوئن ) اجرا دارد كه اين برنامه با سريال تداخل خواهد داشت. بنابراين ما بايد بطور پراكنده از او استفاده كنيم آنها هم اينطور دوست دارند بايد ببينيم همانطور كه جلو می روبم چه پيش می ايد.
- الاريك كه رفت، النا هم ديگر قادر نخواهد بود به كلاوس در ساخت هايبردها كمك كند، پس قهرمان بد بزرگ فصل بعد چه كسی خواهد بود؟
اين سوالی كه باقی می ماند، قهرمان بد از كجا می آيد؟ اين چيزی است كه دوست دارم لذت ببريد از اينكه بفهميد چه كسی قرمان بد و تبهكار ما خواهد بود و چرا
- چيز ديگر هست كه در مورد قسمت آخر بخواهيد بگوييد؟
فقط ايميل نفرت و توييت های تهديد به مرگ نفرستيد.
- من توييت های‌شما را ديدم..
من يكسری‌توييت های‌توهين آميز و خشمگين گرفتم مثل اينك كه شما احمقيد، شما استعداد نداريد، شما زشت هستيد، .. درميان آنها جملات خوبی‌هم بوده...
سریال جدید شبکه Cw با بازی مت دیویس و رابرت کنپر 
.gif)
.gif)